۱۳۹۱ اسفند ۲۱, دوشنبه

مدت ها برایم جای سوال بود که چرا فریدون فرخ زاد ترور شد. او که چهره ای نبود تا نظام برای قتلش هزینه کند. آن هم با سازمان و تشکیلاتی که سعید امامی رهبرش بود.اما بعدا که فهمیدم از جمله افرادی بوده که در پی راه انداختن تشکیلاتی برای فعالیت های آزادی خواهانه بوده همه چیز برایم روشن شد.
ج.ا. همواره با کارهای گروهی و تشکیلاتی برخورد جدی داشته و دارد. افراد هر قدر هم که مخالف باشند تا زمانی که فعالیت گروهی و سازمانی نکنند، چندان خطری برای حاکمیت نداشته و ندارند، مگر آنکه بازتاب فعالیتشان اثر جمعی داشته باشد.
هجمه هایی هم که بر سلطنت طلبان و مجاهدین و از این دست، می شود، در همین راستاست. شک نیست که احزاب و گروه های مخالف با یکدیگر به توافق نرسده اند. و چه بسا هیچگاه با هم توافق کامل نداشته باشند. اما تا زمانی که هر کدام برای خود تشکیلاتی دارند و کاری می کنند، از دید نظام خطر جدی هستند و باید سرکوب شوند.
عوامل درون و بیرون کشور که در خدمت نظام کار می کنند، همواره مجاهدین را خطر جدی برای خود می دیدند و کارهای سرکوب گرانه فراوانی انجام داده اند. از زمانی که رضا پهلوی هم دست به کاری تشکیلاتی زده، او و هم پیمانانش نیز مورد هدف قرار گرفته اند. و جالب است که با هر دو هم روش های گوناگون تخزیب شخصیت و اتهام زنی و ... اعمال می کنند.
همین برخوردها خود نشان گر این است که مسیر درست است. هر که در این راستا گام بردارد، دست کم بهترین روش مبارزه را در شرایط کنونی برگرفته است. برای مبارزه با استبداد و رسیدن به آزادی راهی جز رسیدن به انسجام گروهی و فعالیت گروهی نیست.

۱۳۹۱ اسفند ۱۳, یکشنبه

آیا بزرگمهر حکیم بشارت دهنده پیامبر اسلام بوده است؟


پیش‌تر "روحانی" معرفی کردن میرزاکوچک خان جنگلی از سوی رژیم ج.ا. را دیدیم. به گونه‌ای که در کتاب‌های درسی دبستان نیز می‌کوشند وی را (با همه‌ی ویژگی‌های میهن‌پرستانه و آزادی‌خواهانه‌اش) آخوند نشان دهند. اما چنان که پیداست این تهاجم فرهنگی و تحریف تاریخ از سوی حاکمیت ضد ایرانی، به عناصر دیگر نیز سرایت کرده است. 

احتمالا همگان می‌دانند که بزرگ مهر حکیم از بزرگ‌ترین شخصیت‌های تاریخ ایران است. وی که در ایران پیش از اسلام می‌زیسته از چنان جایگاهی برخوردار بوده که خسرو انوشیروان از وی به عنوان شاید بهترین رایزن بهره می‌گرفته است. او فرهیخته‌ای بود که چندین دهه پیش از ظهور اسلام می‌زیسته و می‌اندیشیده است.
اما چنان که در تصویر زیر می‌بینیم ج.ا. در راستای تحریف تاریخ و آلایش فرهنگ ایرانی می‌کوشد تا او را نیز به نفع خود مصادره کند. از آنجا که همواره حاکمیت در برابر آداب و سنت ملی موضعی بسیار کینه‌توزانه داشته است، تا آنجا می‌توانسته به رد و انکار ارزش‌های ملی پرداخته و آنجا که نتوانسته، کوشیده تا آن را در چارچوب مفاهیم و آموزه‌های مذهب ساخته‌ی خود معرفی کند، تا این که ارزش‌های بی‌گمان و ناگزیر آن را به فرهنگ خود نسبت دهد.

در این درس از کتاب فارسی کلاس ششم ابتدایی، بزرگ‌مهر حکیم را معرفی کرده و با چند پند از وی، او را پیش‌گوی پیامبر اسلام نشان داده است. به گفته‌ی برخی منابع، و چنان که آموزه‌های درسی و فرهنگی حاکمیت آخوندی بر آن پای می‌فشارد، انوشیروان دادگر در زمان فرمان‌روایی خود رستاخیز مزدکیان را برنتافته و به کشتار آنان دستور داده است. اگر چنین چیزی درست باشد و نیز داستان مانویان هم همان گونه سرکوب شده باشد، پس چگونه‌ است که شخصی چون بزرگ‌مهر در دربار وی با نگاهی مثبت و نوید بخش، پیامبری از تازیان را، کسانی که به گفته‌ی برخی در نگاه دربار ایران به تف کردن هم نمی‌ارزیدند، پیش‌گویی می‌کند و آمدن وی را نوید می‌دهد.
گرچه در مزخرف بودن چنین داستان‌هایی شک نیست. و نیز بارها همگان دیده و شنیده‌اند که گماشتگان فرهنگی رژیم ج.ا. به چه شعبده‌هایی درمی‌آویزند تا ارزش‌های ملی میهنی را بیالایند و هر چه بیش‌تر به مفاهیم ساختگی و واپس‌گرایانه خود پایه‌های هویت فرهنگی ملت را سست کنند، اما با این حال بهتر است بزرگان و کسانی که الگویی اندیشه‌ورزی مردم‌اند، در راستای آگاهی دهی به بدنه‌ی جامعه و به ویژه فرزندان نسلی که در پی می‌آیند بکوشند.
اگر چنین ادامه یابد، دیری نخواهد پایید که خواهند گفت بزرگ‌مهر از نوادگان عبدالشمس و بر دین ابراهیم بوده که در راستای زمینه چینی برای ظهور و گسترش اسلام به ایران رفته است.