۱۳۹۰ آذر ۵, شنبه

رفتار کوروش کبیر با دشمن و رفتار داود نبی با دوست

از کوروش کبیر سخن ها بسیار گفته شده است. بیش تر نوشته های ستایش گرانه از کوروش نه از باب کشورگشایی بلکه از باب انسان دوستی و رفتار بزرگوارانه است. بی شک همه ی کسانی که بر خوبی های کوروش مهر تایید زده اند, بیش ترین توجه خود را به سوی رعایت اصول اخلاقی جهان شمول از سوی آن پادشاه بزرگ دوخته اند.
با توجه اسناد و مدارکی که بیش تر آن ها هم نوشته های تاریخ نویسان غربی و به خصوص یونانی است, در بزرگی و کرامت انسانی این پادشاه زوایای قابل تامل فراوانی می توان یافت. در این جا می خواهم تنها به یک نکته ی آن اشاره کنم.
بر اساس نوشته های استاد پیرنیا (ایران باستان, سلطنت کوروش, ص. 289) که او نیز از مدارک دست اول و دوم مربوط بیان کرده است, جنگی بین آسوریان و لشگریان کوروش کبیر درمی گیرد که با پیروزی کوروش و یارانش پایان می پذیرد. طی تقسیم غنایم توسط مادی ها چادر باشکوهی با تمام لوازم زندگی و یک زن شوشی (زیباترین زن آسیا) به نام پانته آ که زن آبراداتیس سفیر پادشاه آشور بود, برای کوروش کنار گذاشته بودند. شوهر این زن پیش تر از سوی پادشاه آشور برای بستن پیمانی نزد پادشاه باختر رفته بود. "کوروش چون دید شوهر این زن غایب است, زن را به آراسپ مادی که از زمان کودکی دوست وی بود سپرد تا شوهرش برگردد. زیرا تردید نداشت که او از کوروش درخواست خواهد کرد زن او را رد کند. آراسپ قبول کرد که زن را حفظ کند, ولی به کوروش گفت لازم است او را ببینی تا بدانی وجاهت این زن به چه اندازه ای حیرت انگیز است. کوروش گفت: من نمی خواهم این زن را ببینم, زیرا می ترسم فریفته ی زیبایی او شده و زن را به شوهرش پس ندهم...".
پس از مدتی شوهر برمی گردد و کوروش زنش را به وی می سپارد. از آن پس آبراداتیس یکی از جنگجویان وفادار کوروش می شود. وی همچنان در رکاب کوروش می ماند تا این که در جنگ با کرزوس کشته می شود. کوروش نیز برای وی و همسرش که از فراق شوهر دست به خودکشی می زند, مقبره ای می سازد که نام هر دو آنان به زبان سریانی روی آن نوشته شده و مراسم باشکوهی برای آنان برگزار می کند.

این نمونه ای از رفتار کوروش کبیر, پادشاه هخامنشی است. اما اینک به یکی از رفتارهای داود, پیغمبر بنی اسراییل که برای مدتی پادشاهی سرزمینش را عهده دار بود, می پردازیم:
بتشبع همسر زیبای اوریای حیتی است که هم اکنون مشغول جنگ با عمونی ها در محاصره ی شهر ریه است. روزی داود این زن را هنگامی که روی بام منزل خود, در حال حمام کردن است می بیند. دلش هوس وی را می کند. جویا شده و می فهمد که وی زن یکی از سردارانش است. بی توجه به این موضوع دستور می دهد زن را نزد وی بیاورند. پس از آن که با او همبستر شده و (احتمالن باردارش می کند), پیکی را در پی شوهرش می فرستد. پس از آن که شوهر به کاخ داود می آید و شرح حال جنگ را می دهد, داود او را به منزل روانه می کند تا "استراحت" کند! فردا و حتا تا چند روز پس از آن اوریا به منزل نرفته و دم در کاخ شب ها را صبح می کند. زمانی که داود از او چرایی رفتارش را می پرسد, کتاب مقدس عهد عتیق در بخش داود و بتشبع, دوم سموئیل, 11 در پی می نویسد: "اوریا گفت: صندوق عهد خداوند و سپاه اسرائیل و یهودا و فرمانده ی من یوآب و افسرانش در صحرا اردو زده اند؛ آیا رواست که من به خانه بروم و بازنم به عیش و نوش بپردازم و با او بخوابم؟ به جان شما قسم که این کار را نخواهم کرد"
همچنین در این رابطه تاریخ یعقوبی (ج. 1 ص. 60 چاپ 1382) می نویسد: "روزی داود روی بام خانه اش ایستاده بود که نگاهش به برسبا, دختر الیات زن اوریا پسر حنان شطی افتاد. داود از او استفسار کرد و به او گفتند این زن اوریا پسر حنان است. پس در دل داود جای گرفت. آنگاه داود پی اوریان پسر حنان فرستاد و او را نزد خود آورد, سپس به خواهرزاده ی خود یوآب نوشت که اوریا را در مقدمه ی لشگر به جنگ وادارد. یوآب او را پیش داشت و جنگ کرد تا کشته شود. داود نزد زنش فرستاد و او را زن خود ساخت و باردارش کرد". و البته می توان حدس زد که بر آن بوده تا ارتباط جنسی و باردار کردنش پنهان بماند.
همه می دانیم که داود و ... از پیامبران بزرگ الهی بوده و طبق گفته های اسلام از هر خطایی بری است. همچنین نزد یهودیان اگر نه تقدسی چون مسلمانان, دست کم جایگاه بسیار ویژه و عالی دارد. اما کوروش کبیر را کسی پیامبر خطاب نکرده و او را به عالم لاهوت نسبت نمی دهند. اما در یک شرایط قابل مقایسه تفاوت رفتار بین اینان را به خوبی می توان دید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر